اینجا حیدرآباد است...

یوهان حیدرواو...

اینجا حیدرآباد است...

یوهان حیدرواو...

اینجا حیدرآباد است...
آخرین نظرات
  • ۲۱ ارديبهشت ۰۱، ۰۲:۳۸ - ایلیا خادمی
    😍😍😍

زندگی نامه شهید احمدعلی نیّری

شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۲۹ ب.ظ

بسم ربّ الشّهداء و الصّدّیقین

گمان نکنید کسانی­که در راه خدا کشته شده­اند، مرده­اند؛ بلکه زنده­اند و نزد پروردگار خود روزی می­خورند(169:آل­ عمران).


 شهید احمدعلی نَیِّری

زندگینامه

شهیداحمدعلی نیّری در 29تیرماه 1345شمسی در روستای آینه ورزان دماوند بدنیا آمد. دبستان را در مدرسه اسلامی کاظمیه با موفقیت پشت سر گذاشت. درس و مشقش خوب بود. برای دوره راهنمایی پدرش او را به مدرسه حافظ فرستاد؛ چرا که در این مدرسه به مسائل اخلاقی و معنوی توجه می­شد. در دبیرستان جزو شاگردان ممتاز رشته ریاضی بود ولی به دلایلی از درس خواندن انصراف داد، و به خانواده خود گفت که «دیگر دبیرستان مرا به هدف نمی­رساند، از این به بعد می­خواهم در درس­های آیت­الله حق­شناس شرکت کنم». مدتی در چای­فروشی یکی از بستگانش مشغول بود؛ احتیاجی به پول نداشت اما چون اهل­بیت­ علیهم­ السّلام بیکاری را مهم­ترین خطر برای نوجوانان معرفی کرده بودند، کار می­کرد؛ خمس پولی که از کارکردن به دست می­آورد را پرداخت می­کرد.

احمدعلی مربی فرهنگی مسجد هم بود و خالصانه کار می­کرد. او تأکید زیادی در دوری از گناه و ترک معصیت داشت؛

احمدعلی نیّری در 1364/11/27 در عملیات والفجر8 منطقه عملیّاتی اروند، به آرزویش، که شهادت در راه خدا بود، رسید. یکی از دوستانش، که هنگام شهادت با او بود، می­گوید: ترکش به پهلویش خورد و به زمین افتاد، از ما خواست که بلندش کنیم، بلند شد و دستش را روی سینه گذاشت و سلام بر اباعبدالله ­الحسین ­علیه ­السّلام داد و به شهادت رسید.

مزار شهیداحمدعلی نیّری در قطعه 24بهشت­زهرا، کنار بلوار، پنج ردیف بالاتر از مزار شهید دکتر چمران قرار دارد.

سبک زندگی

احمدعلی نیّری در زندگی ساده، مرتّب و بی­ آلایش بود؛ چهره­ای باآرامش و خندان، و محاسن و موهای کوتاه کرده داشت؛ دنبال مُد نبود، ولی همیشه تمیز بود؛ به پدر و مادرش احترام می­گذاشت؛ ادب، مهربانی و اخلاق را از استاد خود آیت­الله حق­شناس یاد گرفته بود؛ در سلام کردن از همه پیشی می­گرفت؛ ساده و عادی، مثل بقیه زندگی می­کرد؛ با خدا بود؛ وقتی تصمیم می­گرفت باهمّت بلند خود کار را به سرانجام می­رساند؛ در نماز جمعه و برگزاری دعای ندبه فعالیت داشت؛ با نظم بود و از مطالعه غافل نمی­شد؛ بچه هارا مؤدّبانه صدا می­زد و در کنار آن­ها مانند خودشان  می­شد(فوتبال هم بازی می­کرد)، و با بچه­ های شلوغ بسیار صبور بود؛ با کسی به خشونت رفتار نمی­کرد؛ به تازه واردها احترام می­گذاشت، هدیه می­داد(که اغلب کتاب بود)؛ اگر کسی موضوع خنده­داری تعریف می­کرد، با بچه­ها می­خندید؛ در مقابل گناه واکنش نشان می­داد(به غیبت بسیار حساس بود و اگر کسی غیبت می کرد سریع می­گفت این بحث را ادامه ندهید)؛ در برابر قرآن و اهل بیت ادب می­کرد؛ اهل توسل بود و هر روز قرآن را با دقت می­خواند؛ برای وقت خودش برنامه داشت؛ سخت­ترین کارها را در مسجد انجام می­داد؛ به نماز شب توجّه خاصی داشت، ولی می­گفت اگر ببینم مستحبات به واجباتم ضرر می­رساند، حتماَ آن­را ترک می­کنم؛ می­گفت ما در همه مراحل زندگی بعد از توکل بر خدا، به توسل نیاز داریم؛ توسل به اهل­بیت­ علیهم­السّلام خصوصاُ اباعبدالله­ الحسین­ علیه­ السّلام را بهترین وسیله تقرب به پروردگار و محو گناهان می­دانست؛ توصیه می­کرد گناه را کوچک نشمارید واز انجام کارهای نیک نهراسید، که اگر برای رضای خدا کار کنید چشمه­ های حکمت الهی به سوی شما باز می­شود.

دوستانه برای همه

شهیداحمدعلی نیّری در نامه­ای به یکی از دوستانش می­نویسد: انسان باید حق­تعالی را خوب بشناسد؛ وقتی که حق­تعالی را خوب شناخت دنبال اطاعت و بندگی می­رود. وقتی به برادران هم سن خودت می­رسی، یا یک چیز یاد بده! یا چیزی یاد بگیر!. در تنهایی هایت به پروردگار قرب پیدا کن، نه اینکه با فکرهای بیهوده وقت خودت را تلف کنی. هر وقت با کسی هم صحبت می­شوی و چیزی برای گفتن نداری سکوت کن، مدام حرف نزن.  کارهای بچّگانه که در شأن تو نیست انجام نده. در جایی که خیلی پرده بین تو و پروردگارت حائل می­شود، نگاه کن ببین حرفی که می­زنی آیا نفعی دارد یا نه. از چیزی که به درستی نمی­شناسی طرفداری نکن. قرآن زیاد بخوان. کتاب درسی­ات را هم فراموش نکن. احترام برادرانت را داشته باش؛ احترام دوستانت را داشته باش؛ اشتباه است که به دوستانت سوءظن پیدا نمایی. تو باید در همه جا خودت را کوچک­تر احساس نمایی. با کسانی­که اهل دنیا هستند هم­ صحبت نشو. اگر تنبلی به خرج دهی عقب می­اُفتی، آن­وقت آن­طور که پروردگار باید به شما عنایت بکند نمی­کند، آن­وقت گرفتار نفس و شیطان می­شوی.

به این دو بیت عمل کن:

پیری و جوانی چو شب و روز برآیـد

ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

بر لوح معاصی خـط عذری نکشیدیم

پهلوی کبائر حســـــــــناتی ننوشتیم

   ترک گناه به خاطر خدا                              

دکتر محسن نوری از دوستان شهید نیّری می­گوید: یک بار از احمدعلی پرسیدم که چرا شما این قدر رشد معنوی کردید اما من ...!!! لبخندی زد و می­خواست بحث را عوض کنه؛ امّا دوباره سؤالم رو پرسیدم. بعد از کلی اصرار، سرش رو  بالا آورد و گفت: «یه روز با رفقای محل و بچه­های مسجد رفته بودیم دماوند، شما توی اون سفر نبودید، همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودن. یکی از بزرگ­تر­ها گفت احمدآقا برید این کتری را آب کنید و بیآرید، تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشون داد و گفت: اون­جا رودخونه ا­ست، برید اون­جا آب بیارید. من از لا به لای بوته­ ها و درخت­ها به رودخونه نزدیک شدم؛ تا چشمم به رودخونه افتاد، یه دفعه سرم رو پایین انداختم و همون­جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد؛ نمی­دونستم چیکار کنم؟! همون­جا پشت بوته­ ها مخفی شدم. من می­تونستم به راحتی یه گناه بزرگ انجام بدهم. در پشت اون بوته­ ها چندتا دختر جوون مشغول شنا بودن. من همون­جا خدا رو صدا کردم و گفتم: خدایا کمکم کن، الآن شیطون منو وسوسه می کنه که نگاه کنم، هیچ­کس هم متوجه نمی­شه، اما من به خاطر تو از این از این گناه می­گذرم. بعد کتری رو از اون­جا برداشتم و از جای دیگه آب آوردم. بچه­ ها مشغول بازی بودن، منم مشغول آتیش درست کردن بودم، دود تو چشمام رفت، اشک همین­طور از چشمام جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا(حق­شناس) گفته بود: هر کس برای خدا گریه کنه خداوند اونو خیلی دوست خواهد داشت. من همین­طور که اشک می­ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می­کنم. از اون موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد»! احمدعلی بلند شد و گفت اینو گفتم تا بدونی انسانی که گناه رو ترک کنه چه مقامی پیش خدا داره.

وصیت نامه

پس از عرض سلام و تهیت به پیشگاه ارواح مقدس انبیاء و ائمه معصومین­علیهم­السّلام بالاخص حضرت بقیّت­الله(ارواحنا له الفدا).

 شکر پروردگار عالمیان که ما را برانگیخت، و ما را لایق دانست، و هدایت کرد، و رسولان متعددی بالاخص رسول اکرم­ صلی ­الله ­علیه ­وآله­ وسلّم و ائمه معصومین­ علیهم ­السّلام را بر ما ارزانی داشت، تا بتوانیم رهگشای خوبی در این جهان باشیم در مقابل شیاطین.

خوشا به حال کسانی­که شناختند وجود خویشتن را در این دنیا، و عمل می­کنند به وظایف خود به امید تزکیه نفس و ترفیع درجه و لذت عبادت و خشوع قلب. قرآن، قرآن را فراموش نکنید؛ بدانید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمالتان قرآن است. اسلام را در تمام شئوناتش حفظ کنید. رهبری و ولایت فقیهی که در این زمان از اهم واجبات است یاری کند. انشاءالله خداوند عزّوجلّ جزای خیر به شما عنایت فرماید!

والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین.

گروه شهید احمدعلی نیّری روستای حیدرآباد جرقویه

برگرفته از: کتاب عارفانه(زندگینامه شهید احمدعلی نیّری) به کوشش گروه شهید ابراهیم هادی، نشر امینان





نظرات  (۹)

۲۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۵۳ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
دلم براش تنگ میشود...

بسیار دل انگیزه.آقا احمد رفیق شهید منن😊🌷🌷💓❤

خیلی ممنون

بسیار مفید بود

😍😍😍

این توضیح ها خیلیییییییییییییی عالی بود ممنون

پاسخ:
با سلام
خواهش می کنم
موفق باشید.
۱۰ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۲۱ سید مناف حسینی

الله رحمت ایلسین. یری جنت اولسون🥀🥀🥀🥀🤲

ان شاء الله که رهرو راه این شهیدان باشیم.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام وعرض ادب با ذکر صلوات به رو ح مطهر شهید نیری

خدایا کسب وکار ورزق حلال وحجاب عزیزانم وشهادت در راه خدا رو از این شهید بزرگوار خواستارم

سلام، انشالله این شهید نظر لطف شون رو از ما دریغ نکنن و برای عاقبت بخیریمون دعا کنن ⚘️ اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی